دانلود آهنگ علیرضا آذر بی نامی (بهترین کیفیت) + متن اهنگ

علیرضا آذرتک آهنگ

دانلود آهنگ جدید علیرضا آذر بی نامی

دانلود رایگان این آهنگ جدید با کیفیت اصلی 128 و 320 به همراه متن اهنگ از دانلود وان موزیک

Download New Music Alireza Azar – Bi Nami

دانلود آهنگ بی نامی علیرضا آذر

 بی نامی ترانه ای شگفت انگیز از علیرضا آذر است که با انتشار این هنر شنیدنی دوباره علاقه مندان به هنر شعر و ترانه را دست به دانلود کرده است. تمامی طرفداران علیرضا آذر موزیک  بی نامی را جزو بهترین اهنگ های ایشان می دانند. ترانه ای که بسیار بسیار ترکوند و به صورت ویژه دل طرفداران علیرضا آذر را خوشحال کرد. ما در دانلود وان موزیک امیدواریم از گوش دادن به ترانه  بی نامی علیرضا آذر نهایت لذت را ببرید. علیرضا آذر که با توجه به کارهای شایسته پیشینش همواره تحت فشار انتشار کار های دلپذیر بوده است، اینبار نیز تمام تلاش را برآن داشته تا انتظارها را برآورده کند و در اهنگ  بی نامی این کوشش ها را به وضوح می توان دید و از شنیدنش لذت برد.

دانلود با کیفیت 320دانلود با کیفیت 128

به این آهنگ از 1 تا 5 چه امتیازی می دهید؟

1         2          3          4         5

میانگین امتیاز 3.4 / 5. تعداد آرا: 35

هنوز کسی رای نداده است! اولین نفر باشید!

مشاهده تمامی آهنگ های علیرضا آذر

متن آهنگ علیرضا آذر بی نامی (بهترین کیفیت) + متن اهنگ

متن آهنگ بی نامی علیرضا آذر♪♪♫♫♪♪♯خودم با خودم پشت میزم غریبه ام مریضم اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم هنوز عشق شعرم برای نوشتن حریصم♪♪♫♫♪♪♯خودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم هنوز عشق شعرم برای نوشتن حریصم♪♪♫♫♪♪♯دلم آشیانه ابابیل وهم و خیال است قسر رفتن از سنگ باران شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشستهزنی که جنونش جنینی به دنیا نیاورد عروسم دو خط شعر وا مانده بالا نیاوردزمین گیرمو دیدن و لمس پایان بعید است کسی رشته های رسیدن به ما جویدستچه غم که شعورم رسیده به جولان جاده جهان رخصت ماندگاری به شاعر نداده♪♪♫♫♪♪♯کرختم شبیه کسی که نخوابیده شب را و … زده از لجاجت ادیب و ادب راکج و معوجم مثل یک گریه ی پشت لبخند کرختم شبیه لباسی که افتاده از بندبگویید همسنگ من در ترازو چه دارید مرا رو به روی کدام آرزو میگذاریدکه من ختم دردم مرا خط پایان ببینید تگرگم مرا از پس شیشه هاتان ببینیدمن از تیره ی خون و فامیل مرگم بفهمید خطر نوشتان قصه ام را اگر کم بفهمیدخداوند طوفان و هو هوی سر زمانم تمام جهان دود بد مزه ای در دهانمچه مردان که با زخم دل به توتون سپردن چه زن ها که دل را به محرابی از خون سپردن♪♪♫♫♪♪♯نهالم که سیگاری از برگ خود در دهانم قسم خورده ام بر سر نعش شعرم بمانممن از دوره ای آمده ام که جهان مثنوی بود فقیره در خانه در مکتب مولوی بودو شمس شریف عزت مقصدش شهرمان بود و هر کودکی در صف اب و نان قهرمان بودمن از دوره های آمده ام که اگر میشکستند به قدر نیاز از درختان تر میشکستندمن از دوره ای آمده ام که خزانش خزان بود و باران بی پرده با پنجره مهربان بودزنان دامن چینی و خال هندی نبودند پسر ها دو خط نامه را مثنوی میسرودندمن از دوره ای آمده ام که افق نردبان داشت و عشق ارتفاعی به اندازه ی آسمان داشت♪♪♫♫♪♪♯کلاف جهان اینچنین درهم و گم نمیشد و هرگز پدر خاک یک ساقه گندم نمیشدسر سفره های ادب نان نبود و خدا بود شرافت برامان حسابی حسابش جدا بودخدامان خودی بود و با چشممان دیده بودیم و صد مرتبه سیب همسایه را چیده بودیمو مادر که حل شد میان شب و آتش و آه و مادر خلاصه شد آخر به گهواره ی خوابو مادر که هر شب تماشا به لولای در بست مگر در جهان از دل مادر آیینه تر هستبه فحشش کشیدند و شاعر زبان در دهان بست مگر در جهان از دل مادر آیینه تر هست♪♪♫♫♪♪♯ شعر و دکلمه : علیرضا آذر ♪♪♫♫♪♪♯الهی به این خانه های کنار زمستان به این عقده های پر از باد و بوران و طوفانبه این چشمه های غضب کرده در مکتب شرک به دنیای خالی تنگ آمده در شب شعرکنار تمنای شهوت تمنای دیدن به آن لحظه های به زور لگد قد کشیدنکنار حماسی ترین لحظه ی فحش و نیرنگ به چشم رفیقان پهلو نشین نظر تنگنگاهی کن و دستشان را به دست خودت گیر که از پای دیوانگان وا شده بند و زنجیرمرا رو به روی خودم از خودت رو مگردان که این دفعه میمیرم از دنگ و فنگ خیاباناز این پنجره تا خیابان امید وصال است که این زنده بودن فقط زندگی را وبال است♪♪♫♫♪♪♯و خواهد شکست این تنفس هر عهدی که بستست چه کس این جهان قضا را به ریش قدر بستکدامین رفاقت مرا پشت بخل تو گم کرد منی که غمم را جهان دید و طاقت نیاوردمن از کوچه ی رنجش و خون به اینجا رسیدم مرا هو کشیدند اگر دست بالا رسیدمهزاران مهاجر در افکار من لانه کردند و خون مرا جرعه جرعه به پیمانه کردندخودم دیده ام کاروان ابابیلیان را به خون سرخ کرده اند سامانیان مولیان راشمایی که در سر سر ذبح آینده دارید پس از شوخی تلخ دنیا شما خنده داریدمرا اشتیاق چک و چانه و کل کلی نیست مرا شوق میز و مجیز و صف و صندلی نیستعزیزان عزیزم به شعری که ناخوانده مانده خدا پای دلدادگی را به شعرم کشانده♪♪♫♫♪♪♯من از ایل دیوانگان رسیده به مرگم شما آخر لطف باران ولی من تگرگمشما آبشارید و من صخره ام این به من چه سرافزازم و جوی جاری به پایین به من چهمن عمری نشستم فقط زهر ماران چشیدم من از شاعری زخم آن را به دوشم کشیدمکه تا نامی از من شنیدید خنجر کشیدید سپس … از گرده هر برادر کشیدیدشما که همه زندگیتان فقط صرف من شد و تا حرفی از اسمم آمد دمل ها دهن شدشما که به زیر تن سایه ها سایه دارید چه کاری به اشعار کمرنگ و بی مایه داریدمن از مهنت و رنج دنیا گرفتار دردم دعا کن به ته مانده های خودم برنگردممن از زخم نصرت به دل داغ دیرینه دارم و پشت سرم کوهی از نفرت و کینه دارممن از غمزه ی فومنی شعر ناقص ندیدم غزل گفتم و پنجه بر باد و باران کشیدمکه در من دو خط یشم و مرمر هنوز از تو دارم کجا مرده شیون که سر بر مزارش گذارم♪♪♫♫♪♪♯شب اعتصام است و صد محتسب بر مسیرم کنار کدامین غزل جان پناهی بگیرمبگو شاه یوشین قبای پر از زخم دوران کجای شب تیره و خاکی و خشک تهرانبیاویزم و شعر بکر از گریبان در آرم و یا در سرم بوته ی شوکرانی بکارمشما نام نامی شعرید ساکت نمانید من و نام بی نامی من مرا هیچ نامیدشما ظرف لبریز ارزن و من دانه ی آن که آن دانه هم نیستم من به قرآن♪♪♫♫♪♪♯

اهنگ های مشابه علیرضا آذر

نظرات

نظرات پس از تایید مدیریت نمایش داده خواهند شد. لطفا نظرات خود را بصورت فارسی تایپ کنید.

  • محمد

    انصافا عجب اهنگ توپی ... ایول👍

  • مهسا

    به این میگن موزیک با کیفیت👍👍👍

  • باران شیرازی

    نمره بیست برازنده توئه 👍👍👍👍 ❤️

  • سامیار تقی زاده

    عجب ترانه ای